کد مطلب:129753 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:242

جوشیدن خون از زیر سنگ
گذشته از آنچه درباره ی گریه ی زمین و آسمان بر سیدالشهدا (ع) نقل كردیم؛ و اینكه آسمان و زمین جز بر او و بر یحیی بن زكریا نگریستند؛ روایتهای بسیاری نقل شده است كه هر سنگی را كه برمی داشتند، زیر آن خون تازه دیده می شد: برخی از این روایات از همه ی زمین و برخی از سرزمین شام و برخی دیگر از بیت المقدس نام می برند.

ابن سعد نقل می كند كه عبدالملك نزد پسر رأس الجالوت فرستاد و پرسید: آیا در قتل حسین نشانه ای پدیدار شد؟ گفت: در آن روز هر سنگی را كه برمی داشتند زیرش خون تازه می جوشید.». [1] .


از زهری نیز نقل می كنند كه گفت عبدالملك بن مروان از من پرسید: علامت كشته شدن حسین چه بود؟ گفتم: در آن روز هر سنگی را برمی داشتم خون تازه زیر آن دیده می شد. عبدالملك گفت: من و تو در این قضیه ناآشناییم (كسی جز من و تو موضوع این دیدار را نباید بداند).». [2] .

همچنین ابن عساكر از ام حیان نقل می كند كه گفت: «هر سنگی را در بیت المقدس برمی داشتند زیر آن خون تازه یافت می شد!». [3] .

خوارزمی به نقل از حماد بن زید [4] می نویسد: «نخستین باری كه زهری در مجلس ولید بن عبدالملك صحبت كرد ولید گفت: چه كسی از شما می داند كه در روز قتل حسین (ع) سنگهای بیت المقدس چه كردند زهری گفت: شنیده ام كه هر سنگی برداشته می شد زیر آن خون تازه دیده می شد». [5] .


شیخ صدوق از فاطمه دختر امام علی (ع) نقل می كند كه گفت: «آنگاه یزید ملعون فرمان داد كه زنان حسین (ع) را همراه علی بن الحسین (ع) در زندانی كه آنان را از گرما و سرما حفظ نمی كرد حبس كردند. به طوری كه صورتهایشان پوست انداخت؛ و هر سنگی را كه در بیت المقدس از روی زمین برمی داشتند در زیر آن خون تازه دیده می شد و مردم آفتاب را دیدند كه بری روی دیوارها همانند ملحفه های رنگین سرخ شده است! [؟] تا آنكه علی بن الحسین از آنجا همراه زنان خارج شد و سر حسین (ع) را به كربلا باز گرداند. [6] .

نمونه ی روایتهایی كه از سرزمین شام نام می برد اینهاست: طبرانی از ابن شهاب نقل می كند كه گفت: «در روز قتل حسین (ع) هر سنگی را كه در شام از زمین برمی داشتند زیر آن خون بود!! - خدای از او خشنود باد». [7] .


[1] ترجمة الامام الحسين (ع)، ابن سعد، ص 91 - 90، حديث ش 323 و 324؛ المعجم الكبير، ج 3، ص 127، ش 2856؛ نيز ر. ك. الصواعق المحرقة، ص 194؛ تذكرة الخواص، ص 284؛ نظم درر السمطين، ص 220؛ ينابيع المودة، ص 356؛ مقتل الحسين، خوارزمي، ج 2، ص 90؛ كشف الغمة، ج 2، ص 275؛ تاريخ المدينة الدمشق، ج 11، ص 230.

[2] همان.

[3] تاريخ مدينة دمشق، ج 14، ص 229؛ و ر. ك. بحارالانوار، ج 45، ص 216؛ كامل الزيارات، ص 93، باب 29، حديث شماره ي 20؛ مقتل الحسين (ع)، خوارزمي، ج 2، ص 102.

[4] وي ابواسماعيل الازرق، حماد بن زيد بن درهم الازدي الجهضي است. ابن سعد گويد: او طرفدار عثمان بود. درسال 98 به دنيا آمد و در سال 179 درگذشت (ر. ك. تهذيب الكمال، ج 7، ص 239؛ الطبقات الكبري، ج 7، ص 286).

[5] مقتل الحسين (ع)، خوارزمي، ج 2، ص 102، شماره ي 18؛ و ر. ك. سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 314؛ المعجم الكبير، ج 3، ص 113، حديث شماره ي 2834؛ الاتحاف، بحب الاشراف، ص 24؛ تاريخ ابن عساكر، ترجمة الامام الحسين (ع)، تحقيق محمودي، ص 362، شماره 301 و 302؛ تاريخ مدينة الدمشق، ج 14، ص 29؛ ابن عبدربه در داستاني مفصل - از زهري نقل مي كند كه چگونه او و قتيبه نزد عبدالملك مروان در تالار وي آمدند و اين كه عبدالملك مروان پرسيد آيا خبر داريد كه در شب يا روز قتل حسين [(ع)] در بيت المقدس چه اتفاقي افتاد؟» و زهري پاسخ داد: «آري فلان كس - اسمش را نبرده است - براي من نقل كرد كه درآن شبهايي كه علي بن ابي طالب و حسين بن علي (ع) كشته شدند هر سنگي را كه در بيت المقدس برمي داشتند زير آن خون تازه ديده مي شد! عبدالملك گفت: راست گفتي: همان كسي كه براي تو نقل كرد براي من نيز نقل كرد و شتر ديدي نديدي!... (ر. ك. العقد الفريد، ج 4، ص 386).

از اين روايات چنين برمي آيد كه حاكمان اموي از نشانه هاي خشم الهي به خاطر قتل سيدالشهدا خبر داشتند! ولي آيا علم به اين نشانه ها آنان را از كشتن فرزندان حسين (ع) و مسموم ساختن و شكنجه كردن آنان باز داشت؟ هرگز! چرا كه برتري جويان و فسادگران در زمين، از نشانه هاي خداي انتقام گيرنده جبار رويگردان هستند!

[6] امالي صدوق، 142، مجلس 31، حديث شماره ي 5.

[7] المعجم الكبير، ج 3، ص 113، ح 2835؛ و نيز ر. ك. ذخائر العقبي، ص 145؛ سبل الهدي و الرشاد، ج 11، ص 80؛ نفس المهموم، ص 485.